۳۰ مرداد ۱۳۸۴
((به نام آنکه عشق را آفرید))
امروز فهمیدم که هیچ کسی معنی دوست داشتن و بلد نیست ولی خوب بلدن معنی دوست داشتن و بیان کنن ...
وقتی یه دختر پسر می بینن فکر می کنن این دوتا چی کار می کنن می یان می گن شما هم و دوست ندارین و ...
بد معنی دوست داشتن و می گن دخترو پسره به هم نگاه می کنن تو دلشون می گن ما که همینیم پس اینا چی می گن...
آخرش می فهمن که همه دروغ می گن هیچ کسی نمی تونه دل این دو عاشق و ببینه درک کنه احساس کنه...
بد اون یکی به معشوق می گه اشکال نداره یه روزی تموم می شه و من و تو می رسیم به هم و اون یکی هم به عشقش همین و میگه
این دوتا ایقدر به هم دل گرمی می دن که هر اتفاقی که تو اون روز نفرین شده افتاده رو فراموش کنن
و به هم می گن اینم یه خاطره قشنگ و هیجانی به خاطرات زیبای ما .....
این دو تا تویه دنیای دیگه هستن و مردمی که در کنارشون هستن و عشق و محبت و دوست داشتن و درک نکردن تو چه دنیای ............
این مردم حسرت می خورن که چرا اونا تو اون دنیای اون دو عاشق نیستن و ماتم می گیرن
دوست دارم ...
بدون که تا آخر دنیا باهات می یام....