من کاری را انجام می دهم که من انجام می دهم
تو کاری را انجام می دهی که تو انجام می دهی
من به دنیا نیامده ام
تا آنطور که تو می خواهی زندگی کنم
و تو به دنیا نیامده ای
تا آنطور که من می خواهم زندگی کنی
من منم
تو تویی
اگر یکدیگر را دریافتیم
چه زیباست
و گرنه پس کاری نمی توان کرد
.
.
.
.
تفکر کنید!!!
نفرین به عشق و عاشقی
می سوزم و حرفی نمی زنم
کسی که از زمان تولد تنهاست تا زمان مرگش تنها می مونه
به سختی نفس می کشم ولی یه روز می یاد که راحت نفس آخرمو می کشم
منتظر اون روزم که کی می رسه ولی می رسه
مگه نه؟؟؟
نفرین به این بخت به این زمونه به این تنهایی و بی کسی .
قلبم تو سینم با شدت تمام می زنه اونم دیگه نمی تونه
همه زخم زبونم می زنن و جوابشون یه سکوته
سکوتی که پر از غمه
چی کار کردم که باهام این کارو می کنن؟؟؟
زمانی می رسه که همتون سکوت می کنین
میرم تنها میرم
زیباست این غم این تنهایی
سیرم سیره سیر
از بی کسی و تنهایی