-
تنهایی
دوشنبه 27 تیرماه سال 1390 03:34
شبی مهتابی و روشن که از غمها تهی بودم تو را یا اندیشه ی شعر و خیال خود تراشیدم تو را در معبدها به دست خود خدا کردم به معبد ها خدایی کن که یکتایی ولی این را نمی دانی!!! اگر روزی دل یکتا پرست من ز خود خواهی به تنگ آید تو را با تیشه ی مهر افکنم بر خاک که تا هر کس مرا بیند بگوید : وای... خدایش را به دست خود شکسته و هر شب...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 4 مهرماه سال 1387 13:54
((به نام آنکه ... را آفرید)) به خدا غنچه شادی بودم دست عشق آمد و از شاخم چید شعله آه شدم صد افسوس که لبم باز به آن لب نرسید . . . عاقبت بند سفر پایم بست می روم خنده به لب خونین دل می روم از دل من دست بر دار ای امید عبث بی حاصل . . . دوستت دارم
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 30 شهریورماه سال 1387 19:43
به نام آنکه... را آفرید می خوام بنویسم ولی نمی تونم دستم واسه نوشتن نمی ره دلم پر از درد و غم . . . بخوام بنویسم تموم نمی شه دیگه نمی خواستم بنویسم .واسه چی بنویسم واسه کی بنویسم خودم که می دونم اونایی هم که باید بدونن خودشون و به کوری به کری به نبودن زدن ولی هستین . می فهمین که من دارم تقاص شما رو پس می دم ؟؟؟ ولی نه...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 29 مردادماه سال 1387 20:52
یه سالی بود که نیومدم بنویسم ولی می دونم کسی جز این نوشتن حف منو نمی دونه بازم اومدم . . . شایدم موندنم پایدار نباشه . . . دوست دارم
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 29 مردادماه سال 1387 20:48
دلم گرفته . . . دیگه نمی تونم گریه کنم . . . یعنی اشکی دیگه نمونده . . . فقط یه بغض . . . هیچ کسی تو این دنیای بزرگ نفهمید که غم دل من چی بوده . . . . . . این یه شعار شده تو زندگی من . . . دوست دارم
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 8 فروردینماه سال 1386 19:33
همه چیز در این زندگی ناپایدار است . . . . دوست دارم
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 8 فروردینماه سال 1386 19:33
همه چیز در این زندگی ناپایدار است . . . . دوست دارم
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 4 فروردینماه سال 1386 23:13
تا که بودیم نبودیم کسی گشت ما را غم بی هم نفسی تا که رفتیم هم یار شدند خفته ایم و همه بیدار شدند قدر آیینه بدانیم چو هست نه به آن وقت که اقبال شکست
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 23 اسفندماه سال 1385 21:40
تا که بودیم نبودیم کسی گشت ما را غم بی هم نفسی تا که رفتیم همه یار شدند خفته ایم و همه بیدار شدند قدر آیینه بدانیم چو هست نه به آن وقت که اقبال شکست
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 19 اسفندماه سال 1385 16:05
چرا کسی حق عاشق شدن نداره؟ چرا وقتی کسی عاشق می شه جلو عشقشو می گیرن؟ مگه خودشون دل ندارن؟ چرا کسایی که ادعا دارن پاره وجودشونو زجر می دن و خودشونم اعتراف می کنن؟؟؟ . . . . . همه کسم دوست دارم
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 19 اسفندماه سال 1385 15:52
دوست دارم
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 2 بهمنماه سال 1385 21:10
دوست داشتن کسی که سزاوار عشق نیست اسراف در محبت است. . . . اگر می خواهی همیشه آرام باشی دلگیریهایت را روی ماسه و شادیهایت را روی سنگ مرمر بنویس. . . . اگر کسی را دوست داری که تو را دوست ندارد سعی نکن از او متنفر شوی بلکه سعی کن او را فراموش کنی. . . . دوست دارم تا آخر عمر یادت نره که همیشه مال خودم هستی.
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 10 دیماه سال 1385 19:43
کاش همیشه همه کسانی که پیر به نظر می یان دلی شاد دلی جوان و با طراوت داشته باشن. ... ... ... ((یه یادگاری از یه پیر جوان)) : لاله دیدم روی زیبای تو هم آمد بیا شعله دیدم سرکشی های تو هم آمد بیا
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 9 دیماه سال 1385 21:04
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 8 دیماه سال 1385 18:19
یعنی کی منم می رم؟؟؟ کی نفس می کشم؟؟؟ خدایا منو کی می بری جهنمتم دوست دارم .نمی دونم چطور می خوام جواب کارامو پس بدم اسلا نمی دونم خدایا منتظرم
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 7 دیماه سال 1385 20:25
هرگز برای عشق ورزیدن پیر نیستید آن زمان که عشق می ورزید ناگهان در می یابید که جوانتر شده اید.
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 5 دیماه سال 1385 21:31
بیایید مرتکب کاری نشویم که آرامش ذهنی و قلبمان را بر آشفته کند زندگی روزانه خود را برنامه ریزی کنیم تا آرامش درونمان افزایش یابد بنابراین از افراط در انجام کارها پرهیز کنیم و در انجام کارها شتاب نورزیم بیایید کارهایمان را با آرامش در سکوت با ملایمت و عشق انجام داده و همهرا به خدا تقدیم کنیم
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 5 دیماه سال 1385 19:27
پایگاه های اطلاع رسانی پرستار و پرستاری http://www.google.com/search?q=%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87+%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9+%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C+%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1&btnG=Search
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 4 دیماه سال 1385 23:17
از دوست عزیزم ( م . رحیمی ): مگر نه اینکه زندگی دوباره مردن است؟؟؟ من می میرم نه بی امید به امید زندگی
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 4 دیماه سال 1385 23:07
هیچ کسی از رفتن من غصه نخورد هیچ کسی با موندنم شاد نشد وقتی رفتم کسی قلبش نگرفت بغض هیچ آدمی فریاد نشد وقتی رفتم کسی غصه اش نگرفت وقتی رفتم کسی بدرقم نکرد دل من می خواست تلافی بکنه پس چشم هیچ کسی عاشقم نکرد وقتی رفتم نکه بارون نگرفت هوا صاف و خیلیم آفتابی بود اگه شب می رفتم و خورشید نبود آسمون خوب می دونم مهتابی بود...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 4 دیماه سال 1385 22:45
http://h1.ripway.com/hooshmand42/parastari02.swf
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 4 دیماه سال 1385 01:23
هر لحظه هر دقیقه ارزشمند است در صورتی که بدانیم با آن چه باید کرد.
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 2 دیماه سال 1385 19:41
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 2 دیماه سال 1385 19:22
بیایید از موفقیت دیگران هم شاد شویم. عصر حاضر عصر جهل است خدایا!!! ما را قلبی آگاه و بیدار عطا کن. . . . . خدایا به تو امید دارم.
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 25 آذرماه سال 1385 21:18
به زندگی بیاندیش با میدانی پهناور و نامحدود به زندگی بیاندیش که می خواهد باز بازیگرانش را با دست خویش انتخاب کند به روزهایی که هزاران نفرین حتی لحظه ای را بر نمی گرداند. تو امروز بر فرازی ایستاده ای که هزار راه را می توان دید و دیدگان تو به تو امان نمی دهد که راه ها را تا اعماقشان بپایی. ....
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 24 آذرماه سال 1385 21:06
به شکوه آنچه بازیچه نیست بیاندیش من خوب آگاهم که زندگی یکسر صحنه بازیست من خوب می دانم. اما بدان که همه کس برای بازی های حقیر آفریده نشده اند. مرا به بازی کوچک شکست خوردگی مکشان. به همه سوی خود بنگر و باز می گویم که مگذار زمان پشیمانی بیافریند. .....
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 21 آذرماه سال 1385 20:37
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 21 آذرماه سال 1385 20:32
نه تو می مانی و نه اندوه و نه هیچکس از مردم این آبادی به حباب نگران لب یک رود .. قسم غصه هم خواهد رفت آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند لحظه ها عریانند بر تن خود جامه اندوه مپوشان هرگز تو به آیینه نه آیینه به تو خیره شده است تو اگر خنده کنی او به تو خواهد خندید و اگر بغض کنی آه از آیینه دنیا که چه ها خواهد کرد گنجه...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 20 آذرماه سال 1385 22:37
الهی!!! شکرت!!! که از دوستان دشمنانت و از دشمنان دوستانت نیستم
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 20 آذرماه سال 1385 18:15
آنجا که عشق حضور داشته باشد زندگی وجود خواهد داشت آنجا که عشق در میان نباشد مرگ حاضر خواهد بود از آنجا که عشق حقیقی عشق الهی است انواع عشق فقط در صورتی مفید واقع می شوند که عشق الهی در قلب حضور داشته باشد.